به یاد شهید محمود رضا (مسیح) بهرامی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
سر زد از برج شهادت نور افشان اختری ماه تابان بود آری هم درخشان گوهری سر زد از برج شهادت نور افشان اختری یکجهانامیدبودیک جهان عشق وصفا کوهی از ایمان الله و توکل با خدا سر زد از برج شهادت نور افشان اختری عشقاسلام مبین برجسموجانششعلهور میزد از عشقخدا برجان دشمنها شرر سر زد از برج شهادت نور افشان اختری بوده اندر مکتب اسلام دانشجو مدام تا کهدردرگاه حق شایسته شد با احترام سر زد از برج شهادت...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
سر زد از برج شهادت نور افشان اختری ماه تابان بود آری هم درخشان گوهری سر زد از برج شهادت نور افشان اختری یکجهانامیدبودیک جهان عشق وصفا کوهی از ایمان الله و توکل با خدا سر زد از برج شهادت نور افشان اختری عشقاسلام مبین برجسموجانششعلهور میزد از عشقخدا برجان دشمنها شرر سر زد از برج شهادت نور افشان اختری بوده اندر مکتب اسلام دانشجو مدام تا کهدردرگاه حق شایسته شد با احترام سر زد از برج شهادت...
به یاد شهید محمودرضا بهرامی (مسیح
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
یوسف گم گشته ما ای رضا ای مسیح ای عاشق راه حسین نوجوان سبزه رویم ای رضا پیکرت برگو کجا افتاده است یوسفگمگشتهام ای بخون آغشتهام رفتی و خاک سیه شد بر سرم منتظر هستیم آیی از سفر تیر دشمن عاقبت کار تو ساخت قامت بابا دوتا شد ای جوان آرزویم بود دامادی تو ای دریغا شد امیدم نا امید قاسم گلگون قبایم رود رود گـــفتمحــمودتـوکلشــد رضــا جان و سر دادی تو در راه خدا ای مسیح ای...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
یوسف گم گشته ما ای رضا ای مسیح ای عاشق راه حسین نوجوان سبزه رویم ای رضا پیکرت برگو کجا افتاده است یوسفگمگشتهام ای بخون آغشتهام رفتی و خاک سیه شد بر سرم منتظر هستیم آیی از سفر تیر دشمن عاقبت کار تو ساخت قامت بابا دوتا شد ای جوان آرزویم بود دامادی تو ای دریغا شد امیدم نا امید قاسم گلگون قبایم رود رود گـــفتمحــمودتـوکلشــد رضــا جان و سر دادی تو در راه خدا ای مسیح ای...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید محمودرضا بهرامی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
یوسف گمگشتهام، ای به خون آغشتهام مانده در دشت بلا، آهوی سرگشتهام قاسم گلگون قبایم، رود ای به خون بسته حنایم، رود آنان که در وفاداری به عهد و پیمان، نهتنها جان، بلکه جسم را هم بینشان پسندیدند، آیا شود که نام بلندشان از لوح دلها بیرون رود؟ حاشا! که رسم روزگار چنین نبوده و چنین نخواهد شد. از میان آنها که یاد زیبایشان بر لوح دلها مانده، قصه محمود رضا بهرامی را که در سال ۱۳۴۴ در شهرستان نیریز...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
یوسف گمگشتهام، ای به خون آغشتهام مانده در دشت بلا، آهوی سرگشتهام قاسم گلگون قبایم، رود ای به خون بسته حنایم، رود آنان که در وفاداری به عهد و پیمان، نهتنها جان، بلکه جسم را هم بینشان پسندیدند، آیا شود که نام بلندشان از لوح دلها بیرون رود؟ حاشا! که رسم روزگار چنین نبوده و چنین نخواهد شد. از میان آنها که یاد زیبایشان بر لوح دلها مانده، قصه محمود رضا بهرامی را که در سال ۱۳۴۴ در شهرستان نیریز...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمد حسن بهرامی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
بیایید همراه نسیم شویم و در میان شقایقهای پرپر ایرانزمین، نشانی از گلبرگهای به خون نشسته بگیریم، آنانی که نگاهشان درس عشق و فداکاری و اعمالشان صداقت و درستی را تداعی میکرد. سراغ از محمدحسن بهرامی بگیریم که سال ۱۳۴۷ در شهرستان نیریز، غنچه وجودش شکوفا شد و شادی و شعف را در میان خانواده به ارمغان آورد. از او که درس پایداری و دینمداری را در دامن مادر و عشق به دیگران را در کنار پدر آموخت...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
بیایید همراه نسیم شویم و در میان شقایقهای پرپر ایرانزمین، نشانی از گلبرگهای به خون نشسته بگیریم، آنانی که نگاهشان درس عشق و فداکاری و اعمالشان صداقت و درستی را تداعی میکرد. سراغ از محمدحسن بهرامی بگیریم که سال ۱۳۴۷ در شهرستان نیریز، غنچه وجودش شکوفا شد و شادی و شعف را در میان خانواده به ارمغان آورد. از او که درس پایداری و دینمداری را در دامن مادر و عشق به دیگران را در کنار پدر آموخت...
زندگینامه جانباز حسین خاوندی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
به قلم خودش اینجانب حسین خاوندی فرزند محمد، در تاریخ 20/2/1346 در خانوادهای مذهبی در شهرستان نیریز متولد شدم. دوران کودکی را در محیط گرم خانواده در بین خواهران و برادرانم سپری کردم. با توجه به این که پدرم در تشکیلات مذهبی مساجد شرکت فعال و نمایندگی نشریات مذهبی مانند مکتب اسلام را بر عهده داشت، یکی دوبار در زمان طاغوت تحت تعقیب قرار گرفتند. گاهگاهی عوامل حکومتی مشکلاتی را برای خانواده ما به وجود میآوردند که انعکاس این...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
به قلم خودش اینجانب حسین خاوندی فرزند محمد، در تاریخ 20/2/1346 در خانوادهای مذهبی در شهرستان نیریز متولد شدم. دوران کودکی را در محیط گرم خانواده در بین خواهران و برادرانم سپری کردم. با توجه به این که پدرم در تشکیلات مذهبی مساجد شرکت فعال و نمایندگی نشریات مذهبی مانند مکتب اسلام را بر عهده داشت، یکی دوبار در زمان طاغوت تحت تعقیب قرار گرفتند. گاهگاهی عوامل حکومتی مشکلاتی را برای خانواده ما به وجود میآوردند که انعکاس این...
نقش نیروهای شهرستان نی ریز در عملیات بدر
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات بدر »
نیروهای اعزامی از شهرستان که عمدتا" در گردان کمیل متمرکز بودند؛ به فرماندهی سردار شهید، علی اصغر سرافراز، جانفشانی بسیاری در این عملیات نمودند. در واقع این دومین عملیاتی بود که گردان کمیل با حضور نیروهای شهرستان در آن حضور داشت. نیروها سه روز پس از شروع عملیات یعنی در تاریخ 22/12/1363 از محل جزایر مجنون عازم منطقه عملیاتی بدر میشوند. مأموریت گردان در این عملیات بستن عقبه دشمن و انهدام پل ارتباطی آنان بود. گردان کمیل در...
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات بدر »
نیروهای اعزامی از شهرستان که عمدتا" در گردان کمیل متمرکز بودند؛ به فرماندهی سردار شهید، علی اصغر سرافراز، جانفشانی بسیاری در این عملیات نمودند. در واقع این دومین عملیاتی بود که گردان کمیل با حضور نیروهای شهرستان در آن حضور داشت. نیروها سه روز پس از شروع عملیات یعنی در تاریخ 22/12/1363 از محل جزایر مجنون عازم منطقه عملیاتی بدر میشوند. مأموریت گردان در این عملیات بستن عقبه دشمن و انهدام پل ارتباطی آنان بود. گردان کمیل در...
بیاد شهید محمود دهستانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
شد چو محمود دهستانی شهید رو به سوی خالق سبحان نمود آرزویم بـــود دامــــادش کــــنــم لیک رفت آن سروخوش رفتار ما ای خدا محمود سرو ناز بود شد شهید از تیر ضد انقلاب با محمد هر دو همسنگر بودند روستا محمود را غمخوار بود عاقبت با هم براه حق شدند سینهها از تیر دشمن چاک چاک در دم آخر نمودند آرزو داغ بر دل خواهران و مادران لیک راضی بر رضایکردگار گفت محمود توکل ازیقین من شنیدم از...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
شد چو محمود دهستانی شهید رو به سوی خالق سبحان نمود آرزویم بـــود دامــــادش کــــنــم لیک رفت آن سروخوش رفتار ما ای خدا محمود سرو ناز بود شد شهید از تیر ضد انقلاب با محمد هر دو همسنگر بودند روستا محمود را غمخوار بود عاقبت با هم براه حق شدند سینهها از تیر دشمن چاک چاک در دم آخر نمودند آرزو داغ بر دل خواهران و مادران لیک راضی بر رضایکردگار گفت محمود توکل ازیقین من شنیدم از...
بیاد شهیدان محمد روستا و محمود دهستانی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
گشته محمود و محمدجان فدا یاد از سروگلستانی کنم بازگویم از محمد یاد باد هر دوتن در راه دین گشته فدا پسوه گردیده است صحرای منا با محمد روز و شب محمود بود روستا آن نو خط نیکو لقا ای خدا محمود سروناز بود روستا بهیار ویار زخمیان هردو چون سرو و صنوبر بوده اند روستا محمود را غمخوار بود عاقبت باهم براه حق شدند با مـحــمد هـردو همسنگر بدنــدسینه ها ز تیر دشمن چاک چاک داغ بر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
گشته محمود و محمدجان فدا یاد از سروگلستانی کنم بازگویم از محمد یاد باد هر دوتن در راه دین گشته فدا پسوه گردیده است صحرای منا با محمد روز و شب محمود بود روستا آن نو خط نیکو لقا ای خدا محمود سروناز بود روستا بهیار ویار زخمیان هردو چون سرو و صنوبر بوده اند روستا محمود را غمخوار بود عاقبت باهم براه حق شدند با مـحــمد هـردو همسنگر بدنــدسینه ها ز تیر دشمن چاک چاک داغ بر...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمود عابری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
چه خوش درخشیدند در میدان حماسه و ایثار، آنان که جز وصال دوست هوای دیگری در سر نداشتند. محمود عابری از حماسهسازانی بود که ۱۳۴۵/۸/۶ در خانوادهای زحمتکش و مذهبی در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. دوره ابتدایی را در دبستان فرهمندی و دوره راهنمایی را در مدرسه ولیعصر (عج) نیریز گذراند. به دلیل مشکلات و عدم علاقه به ادامه تحصیل، از تحصیل بازماند و همراه پدر در امور کشاورزی مشغول به کار شد. وی تا قبل...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
چه خوش درخشیدند در میدان حماسه و ایثار، آنان که جز وصال دوست هوای دیگری در سر نداشتند. محمود عابری از حماسهسازانی بود که ۱۳۴۵/۸/۶ در خانوادهای زحمتکش و مذهبی در شهرستان نیریز دیده به جهان گشود. دوره ابتدایی را در دبستان فرهمندی و دوره راهنمایی را در مدرسه ولیعصر (عج) نیریز گذراند. به دلیل مشکلات و عدم علاقه به ادامه تحصیل، از تحصیل بازماند و همراه پدر در امور کشاورزی مشغول به کار شد. وی تا قبل...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید محمود راحتی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد محمود راحتي »
حدیث مستان مست از میناب الستی را باید از زبان آنانی شنید که خود حلاوت سوختن و خاکستر شدن در طواف شمع وجود دوست را چشیدهاند. از زبان محمود که شهادت خود را در آیینه صافدل بهراحتی دیده و عاشقانه بهسوی آن رفت. همانی که سال ۱۳۴۴ دریکی از روستاهای نیریز به نام مشکان در خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران کودکی به مدرسه رفت و کسب علم و دانش را آغاز...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد محمود راحتي »
حدیث مستان مست از میناب الستی را باید از زبان آنانی شنید که خود حلاوت سوختن و خاکستر شدن در طواف شمع وجود دوست را چشیدهاند. از زبان محمود که شهادت خود را در آیینه صافدل بهراحتی دیده و عاشقانه بهسوی آن رفت. همانی که سال ۱۳۴۴ دریکی از روستاهای نیریز به نام مشکان در خانوادهای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران کودکی به مدرسه رفت و کسب علم و دانش را آغاز...